آرشیو از دیدگاه شعرا
-
0
شعر کاروان اسیران – عقده ی مرد عرب از عمق خالی می شود
رنگ رخسار گلت ای یار نیلی می شودقسمت گلبرگ هایت ضرب سیلی می شود از سر نی ای صفای جان عاشوراییمگر کنی بر من نظر اینبار عالی می شود با […] -
0
شعر رباعی امام سجاد (ع) – خداوندا ببخشا عقل و دینم (عباس خوش عمل کاشانی)
خداوندا ببخشا عقل و دینمبه راه راستی عین الیقینم عطا کن بر محبّت خانه ی دلفروغ عشق زین العابدینم -
0
شعر ویژه کاروان اسیران کربلا – بعد از تو گوشواره به دردم نمی خورد
بعد از تو گوشواره به دردم نمی خوردرخت و لباس پاره به دردم نمی خورد ای آفتاب برسرزینب طلوع کناین چند تا ستاره به دردم نمی خورد نزدیک تر بیا […] -
0
دروازه کوفه – خون جبین من، که سرازیر میشود
خون جبین من، که سرازیر میشودصوت نوک نیزه، جهانگیر میشود پیشانیم به چوبۀ محمل که میخوردقرآن روح بخش تو، تفسیر میشود هر قطره خون، که میچکد از زخم حنجرتآن قطره […] -
0
اشعار کاروان اسرا – ای پسر فاطمه! قرآن بخوان
-
0
شعر کاروان اسیران – زینب اگر نبود علی زینتی نداشت
زینب اگر نبود علی زینتی نداشتحتی نماز و دعا برکتی نداشت زینب اگر نبود پس از کشتن حسیندیگر برای خلق، خدا آیتی نداشت زینب اگر به وقت، کنار حسین بوددیگر […] -
0
شعر شهادت امام زین العابدین (ع) – مانده داغی عظیم بر جگرت (وحید قاسمی)
مانده داغی عظیم بر جگرتعکس رأسی به نیزه در نظرت سر بازار شام و بزم شرابچه بلاهایی آمده به سرت!؟ هر شب جمعه خون دل خوردیپای ذکر مصیبت پدرت پای […] -
0
شعر ویژه کاروان اسیران کربلا – تا که او بیشتر نفس میزد
تا که او بیشتر نفس میزدبیشتر میزدند زینب را تیغشان مانده بود در گودالبا سپر میزدند زینب را یکنفر بود و یک بدن اماصدنفر میزدند زینب را خوابشان بُرد بچه […] -
0
شعر ویژه کاروان اسیران کربلا – بر حنجرت سرنیزه تا بالاوپایین می رود
بر حنجرت سرنیزه تا بالاوپایین می رودانگارامواج صدا بالا و پایین می رود ماهی سرخ کوچکی با رقص تیر حرملهدر تُنگ دست ربنا بالاو پایین می رود می بینمش بی […] -
0
شعر نوحه شهادت امام سجاد (ع) – گـردن شیر کجا؟ غـل و زنجیر کجا؟ (علیاکبر لطیفیان)
گـردن شیر کجا؟ غـل و زنجیر کجا؟نخل توحید کجا؟ سنگ تکفیر کجا؟ شامیان سنگ به ریحانۀ زهرا نزنیدخنده بر زخم دل زینب کبری نزنید الامان واویلا الامان واویلا* نقش گلبوسۀ […]