آرشیو دیدگاه شعرا
-
![سوزم از سوز و ملال مصطفیشد اسارت رزق آل مصطفی دل دهد بر دیده از غم ، خون ، صلهاهل حق بودند بین سلسله ذکر عترت نوحه ی ماتم شدهقامت […]](http://sajjad.etrat.ommolketab.ir/wp-content/uploads/sites/7/61-200x110.jpg "شعر ویژه کاروان اسیران کربلا – سوزم از سوز و ملال مصطفی")
0
شعر ویژه کاروان اسیران کربلا – سوزم از سوز و ملال مصطفی
سوزم از سوز و ملال مصطفیشد اسارت رزق آل مصطفی دل دهد بر دیده از غم ، خون ، صلهاهل حق بودند بین سلسله ذکر عترت نوحه ی ماتم شدهقامت […] -
![هزار خاطره ی غم نمی رود از یادغروب سرخ محرم نمی رود از یاد به گاهواره ی خالیِ اصغرم سوگندرباب و خیمه ی ماتم نمی رود از یاد فرات بود […]](http://sajjad.etrat.ommolketab.ir/wp-content/uploads/sites/7/5-200x110.jpg "شعر شهادت امام سجاد (ع) – هزار خاطره ی غم نمی رود از یاد")
0
شعر شهادت امام سجاد (ع) – هزار خاطره ی غم نمی رود از یاد
هزار خاطره ی غم نمی رود از یادغروب سرخ محرم نمی رود از یاد به گاهواره ی خالیِ اصغرم سوگندرباب و خیمه ی ماتم نمی رود از یاد فرات بود […] -
0
شعر کاروان اسیران – نظاره کرده ام ای جان به صحنه های عجیب
بدون تو چه کنم من در این دیار غریببه روی نیزه تو هستی تویی تو خدّ تریب پس از تو ای دل و دلبر درون کوفه و شامنظاره کرده ام […] -
![نور حق می دمد از مشرق سجاده‌ی توچه شکوهی ست در این زندگی ساده تو می رود از نظرش جنت و ملک و ملکوتآنکه از روز نخستین شده دلداده‌ی تو […]](http://sajjad.etrat.ommolketab.ir/wp-content/uploads/sites/7/101-200x110.jpg "شعر میلاد امام سجاد (ع) – نور حق می دمد از مشرق سجاده‌ی تو “یوسف رحیمی”")
0
شعر میلاد امام سجاد (ع) – نور حق می دمد از مشرق سجاده‌ی تو “یوسف رحیمی”
نور حق می دمد از مشرق سجاده‌ی توچه شکوهی ست در این زندگی ساده تو می رود از نظرش جنت و ملک و ملکوتآنکه از روز نخستین شده دلداده‌ی تو […] -
![باز گریان غم هم نفسی باید شدزائر مرغ غریب قفسی باید شد باز یک عده جفا، زخم روی زخم زدنداز قضا باز عزادار کسی باید شد باید امشب همه از […]](http://sajjad.etrat.ommolketab.ir/wp-content/uploads/sites/7/71-200x110.jpg "شعر شهادت امام زین العابدین (ع) – باز گریان غم هم نفسی باید شد")
0
شعر شهادت امام زین العابدین (ع) – باز گریان غم هم نفسی باید شد
باز گریان غم هم نفسی باید شدزائر مرغ غریب قفسی باید شد باز یک عده جفا، زخم روی زخم زدنداز قضا باز عزادار کسی باید شد باید امشب همه از […] -
![نبستم چشمای خیسم رو من به روی تو ای برادرهلال من از روی نیزه شاهدی حالِ زارِ خواهرهمسفر شد قافله با سنان و حرمله کو علمدار رشیدموی تو رفته به […]](http://sajjad.etrat.ommolketab.ir/wp-content/uploads/sites/7/81-200x110.jpg "شعر ویژه کاروان اسیران کربلا – نبستم چشمای خیسم رو من به روی تو ای برادر")
0
شعر ویژه کاروان اسیران کربلا – نبستم چشمای خیسم رو من به روی تو ای برادر
نبستم چشمای خیسم رو من به روی تو ای برادرهلال من از روی نیزه شاهدی حالِ زارِ خواهرهمسفر شد قافله با سنان و حرمله کو علمدار رشیدموی تو رفته به […] -
![بعد از تو گوشواره به دردم نمی خوردرخت و لباس پاره به دردم نمی خورد ای آفتاب برسرزینب طلوع کناین چند تا ستاره به دردم نمی خورد نزدیک تر بیا […]](http://sajjad.etrat.ommolketab.ir/wp-content/uploads/sites/7/31-200x110.jpg "شعر ویژه کاروان اسیران کربلا – بعد از تو گوشواره به دردم نمی خورد")
0
شعر ویژه کاروان اسیران کربلا – بعد از تو گوشواره به دردم نمی خورد
بعد از تو گوشواره به دردم نمی خوردرخت و لباس پاره به دردم نمی خورد ای آفتاب برسرزینب طلوع کناین چند تا ستاره به دردم نمی خورد نزدیک تر بیا […] -
0
شعر کاروان اسیران – چه می خواهی ز جان من که می خوانی مرا از نی
چه می خواهی ز جان من که می خوانی مرا از نیتمام روزهای من به عشق روی تو شد طی دمی خواهم بغل گیرم سرت را ماه عشق مننشد امروز […] -
0
شعر ویژه کاروان اسیران کربلا – قرآن من از روی نی خواندی تو آیه
قرآن من از روی نی خواندی تو آیهبر محمل من با سرت کردی تو سایه هلال یک شبم خواهرت زینبممظلوم حسین جان پر خون و پر خاکستری ای ماه زینبهستی […] -
0
شعر شهادت امام زین العابدین (ع) – من را به جرم عاشقی یار می برند (مهدی رحمان دوست)
من را به جرم عاشقی یار می برندبا این تن پر از تب ِ بیمار می برند این روزگار عجب بی حیا شده استآل رسول را سر بازار می برند […]