آرشیو دیدگاه شعرا
-
0
شعر میلاد امام سجاد (ع) – نور حق می دمد از مشرق سجادهی تو “یوسف رحیمی”
نور حق می دمد از مشرق سجادهی توچه شکوهی ست در این زندگی ساده تو می رود از نظرش جنت و ملک و ملکوتآنکه از روز نخستین شده دلدادهی تو […] -
0
شعر شهادت امام زین العابدین (ع) – کربلا را به کوفه آوردی
کربلا را به کوفه آوردیبا شکوه پیمبرانهی خود لرزه انداختی به جان ستمبا بیانات حیدرانهی خود چه حقیر است در برابر توقد علم کردن سیاهی ها تو ولی از تبار […] -
0
شعر شهادت امام سجاد (ع) – گرچه بیمارم و حالم ز دلم زار ترست
گرچه بیمارم و حالم ز دلم زار ترستولی از پیکر من چشم تو بیمار ترست درد و غم با من و دل هست وفادار، امابا تن من غل و زنجیر […] -
0
شعر ویژه کاروان اسیران کربلا – قرآن من از روی نی خواندی تو آیه
قرآن من از روی نی خواندی تو آیهبر محمل من با سرت کردی تو سایه هلال یک شبم خواهرت زینبممظلوم حسین جان پر خون و پر خاکستری ای ماه زینبهستی […] -
0
شعر شهادت امام سجاد (ع) – گر بگرید ابر ، چشمِ اشکبار آرم به یاد (علی انسانی)
گر بگرید ابر ، چشمِ اشکبار آرم به یادور بخندد لاله، قلبِ داغدار آرم به یاد گر ببینم شمع سوزانی میان انجمنسرگذشت عمه را بی اختیار آرم به یاد صحنه […] -
0
اشعار کاروان اسرا – ببینمت اثر استاد لطیفیان
عیسی شدی که این همه بالا ببینمتبالای دست مردم دنیا ببینمت بعد از گذشت چند شب از روز رفتنتراضی نمیشود دلم حالا ببینمت اما چه فایده؟ خودت اصلا بگو حسینوقتی […] -
0
شعر شهادت امام زین العابدین (ع) – بیمار غیِر شربتِ اشکِ روان نداشت (علی انسانی)
بیمار غیِر شربتِ اشکِ روان نداشتدر دل هزار درد و توان بیان نداشت دانی چرا ز آل پیمبر کشید، دستنقشی دگر به کارِ ستم، آسمان نداشت تنها، زمین نداشت به […] -
0
شعر ویژه کاروان اسیران کربلا – بر حنجرت سرنیزه تا بالاوپایین می رود
بر حنجرت سرنیزه تا بالاوپایین می رودانگارامواج صدا بالا و پایین می رود ماهی سرخ کوچکی با رقص تیر حرملهدر تُنگ دست ربنا بالاو پایین می رود می بینمش بی […] -
0
اشعار کاروان اسرا – خورشید،گرمِ دلبری از روی نیزه ها
خورشید،گرمِ دلبری از روی نیزه هالبخند می زند سَری از روی نیزه ها دل برده است از تنِ بی جانِ خواهریصوت خوشِ برادری از روی نیزه ها آه ای برادرم […] -
0
اشعار میلاد امام سجاد (ع) – هزارتوی سجود
رها کنید مرا در هوای این آقاگدا کنید مرا هم ، گدای این آقا دوباره اذن دخولم دهید تا اینکهبدون پر بپرم در سرای این آقا اجازه ام بدهید آشیانه […]