آرشیو از دیدگاه شعرا
-
0
شعر میلاد امام سجاد علیه السلام – جشن میلاد امام چارمین آمد پدید
جشن میلاد امام چارمین آمد پدید روز وجد مؤمنات و مؤمنین آمد پدید درّه التّاج فضیلت جوهر علم لدن حضرت سجّاد زین العابدین آمد پدید یک فلک مجد و کرامت […] -
0
شعر میلاد امام سجاد (ع) – با قامت عصمت و حیا می آید
با قامت عصمت و حیا می آیدبا بانگ مناجات و دعا می آید میلاد عبادت است یعنی سجّاداز سوی خدا به سوی ما می آید محبوب حریم حقّ تعالی آمدتفسیر […] -
0
شعر ویژه کاروان اسیران کربلا – نسیمی آشنا از سوی گیسوی تو می آید
نسیمی آشنا از سوی گیسوی تو می آیدنفس هایم گواهی می دهد بوی تو می آید شکوه تو زمین را با قیامت آشنا کردهو رقص باد با گیسوی تو محشر […] -
0
اشعار اسرای کاروان کربلا – ای که گرفته صبر من این نام و اسمت
ای که گرفته صبر من این نام و اسمتبرده تمام هوش من کرب و بلایت افتاده ای در کربلا ای جان زینبباشد فدای راه تو این جان زینب از ظلم […] -
0
شعر ویژه کاروان اسیران کربلا – نمی گویم ز نوک نیزه با خواهر تکلم کن
-
0
شعر ویژه کاروان اسیران کربلا – منی که گرم ذکر یا مجیر عشق تو شدم
منی که گرم ذکر یا مجیر عشق تو شدماسیر شدم ولی حسین ، اسیر عشق تو شدم آه ، ببین که زینب ، چه ها کشیدهشبیه مادر ، قدش خمیده […] -
0
شعر کاروان اسیران – زینب اگر نبود علی زینتی نداشت
زینب اگر نبود علی زینتی نداشتحتی نماز و دعا برکتی نداشت زینب اگر نبود پس از کشتن حسیندیگر برای خلق، خدا آیتی نداشت زینب اگر به وقت، کنار حسین بوددیگر […] -
0
شعر ویژه کاروان اسیران کربلا – چون دگر فریاد طفلان را شنید
چون دگر فریاد طفلان را شنیداز حرم تا قتلِگه فریاد دید ای خدا زینب از این غم پیر شد مو سپید از ماتم آن شیر شد چون که از گودال […] -
0
شعر شهادت امام زین العابدین (ع) – ذکر مصیبت میکند: الشام الشام
ذکر مصیبت میکند: الشام الشامتا یاد غربت میکند: الشام الشام منزل به منزل درد و داغ و بی کسی رایک جا روایت میکند: الشام الشام موی سپید و چهره ای […] -
0
کاروان اسرا – نیزه را در بدنت می زد و هی می چرخاند (جعفر ابوالفتحی)
نیزه را در بدنت می زد و هی می چرخاندروی گلبرگ دلت تیزی نی می خواباند نعل اسب آمد و با سینه ی تو راز بگفتروضه ی سینه و پهلوی […]