آرشیو از دیدگاه شعرا
-
0
شعر ویژه کاروان اسیران کربلا – عترت طاها و غم اسارت به دوش زینب علم
عترت طاها و غم اسارت به دوش زینب علم اسارت به اهل عالمین پس از خون حسیناسارت حضرت زینب شد ضامن بقای مکتب واویلا واویلا واویلا****** آل علی و داغ […] -
0
شعر نوحه شهادت امام سجاد (ع) – قرآن پرپر روی نیزه غربتت را
قرآن پرپر روی نیزه غربتت را ۲هر دم تلاوت میکند: الشام الشام منزل به منزل درد و داغ و بی کسی رایک جا روایت میکند: الشام الشام ۲ ای بهار […] -
0
شعر ویژه کاروان اسیران کربلا – مران یکدم ساربان اشتر
مران یکدم ساربان اشترناقه زینب رفته اندر گل بده ظالم مهلتی آخرزان که من دارم عقده ها در دل مرا ناقه تا که بنشینمبرسر نعش شاه مظلومان مران ناقه زان […] -
0
شعر شهادت امام زین العابدین (ع) – این ماه کیست همسفر کاروان شده (محمد سعید میرزایی)
این ماه کیست همسفر کاروان شدهدنبال آفتاب قیامت روان شده یک لحظه ایستاده که سرها روند پیشیک دم نشسته منتظر کودکان شده یک جا ز پیر کوفه شنیده است ناسزایک […] -
0
شعر ویژه کاروان اسیران کربلا – خورشید،گرمِ دلبری از روی نیزه ها
خورشید،گرمِ دلبری از روی نیزه هالبخند می زند سَری از روی نیزه ها دل برده است از تنِ بی جانِ خواهریصوت خوشِ برادری از روی نیزه ها آه ای برادرم […] -
0
شعر شهادت امام زین العابدین (ع) – باز گریان غم هم نفسی باید شد
باز گریان غم هم نفسی باید شدزائر مرغ غریب قفسی باید شد باز یک عده جفا، زخم روی زخم زدنداز قضا باز عزادار کسی باید شد باید امشب همه از […] -
0
اشعار کاروان اسرا – امان از دل زینب
دلِ سوختهدلها، بُوَد محفل زینبامان از دل زینب امان از دل زینب همان داغ برادر، بود قاتل زینبامان از دل زینب امان از دل زینب دو چشمش به برادر، دو […] -
0
اشعار کاروان اسرا دروازه کوفه – هلال من چرا پر از خاکستری
هلال من چرا پر از خاکستریزروی نیزه ها دلم را می بری چراغ محمل من تمام حاصل من تو حل کن مشکل منحسین جانم حسین حسین جانم حسین هلال من […] -
0
شعر سرود میلاد امام سجاد (ع) – ساقی قدحی باد مرا جام نیاز است
ساقی قدحی باد مرا جام نیاز استلبریز کن این باده که تا صبح دراز است امشب شب بذل و کرم شاه حجاز استمیلاد دلم روز مسیحای نماز است علی علی […] -
0
شعر شهادت امام زین العابدین (ع) – اگر نبود که تو مانده ای از آن گُل ها (حسن واشقانی فراهانی)
اگر نبود که تو مانده ای از آن گُل هااگر نبود که دارند ریشه سنبُل ها تمام هستی عشق از کف بشر می رفتبه زیر سلسله ها، تازیانه ها، غُل […]