تفسیر به بیان فلسفه حکم
طبق نظریه صحیح و مشهور، هر حکمی در اسلام، دارای فلسفه ای است و هر امر یا نهیی در ورای خود، حکایت از مصلحت یا مفسده ای دارد که موجب (تکلیف) می شود. آیات قرآن نیز از این قاعده مستثنا نیستند. و یکی از روشهای بیان آیات قرآنی و توضیح و تفسیر آنها، بیان فلسفه و علت حکم است. که در اینجا به یک نمونه اشاره می شود:
قرآن کریم می فرماید: یاایها الذین امنوا لا تقتلوا الصید و انتم حرم. و من قتله منکم متعمدا فجزاء مثل ما قتل من النعم یحکم به ذوا عدل منکم هدیا بالغ الکعبه او کفاره طعام مساکین او عدل ذلک صیاما لیذوق وبال امره.
/پاورقی۱ – مائده ۹۵٫/
ای کسانی که ایمان آورده اید در حالی که در احرام هستید، شکار را مکشید و هر کس از شما عمدا آن را بکشد باید مانند آنچه را که کشته، از چهار پایان کفاره دهد که شباهت آن را دو عادل از میان شما تصدیق نمایند، و به صورت قربانی به کعبه برسد، یا به کفاره آن مستمندان را خوراک بدهد، یا معادلش روزه بگیرد، تا سزای زشت کاری خود را بچشد. امام سجاد علیه السلام به زهری می فرماید: آیا می دانی که معادل روزه ای که برای کفاره طعام به فقرا است، چگونه است؟ زهری پاسخ می دهد: نمی دانم. حضرت می فرماید: حیوان شکار شده را قیمت گذاری می کنند و قیمتش را با گندم محاسبه می کنند و در برابر هر یک کیلو و نیم گندم، باید یک روز روزه بگیرد.
/پاورقی ۲- من لایحضره الفقیه، ج ۲، ص ۷۷، ح ۱۷۸۴٫/
در گفتار فوق، امام سجاد علیه السلام ضمن تعیین مقدار روزه، فلسفه آن را نیز بیان می کند و از این طریق، حکم الهی را بسیار دلنشین می سازد.
آری، در دستگاه خدایی هیچ چیز بدون (علت) امکان تحقق ندارد. هر مساله ای، رمز و راز و سببی دارد. لذا نمی توان حکمی از احکام قرآن را پیدا کرد مگر آنکه بنا به علتی ضرورت پیدا کرده است. یکی از احکام قرآنی، مساله قصاص است که خداوند به شکل بدیع و زیبایی می فرماید: ولکم فی القصاص حیاه یا اولوا الالباب
/پاورقی ۳- بقره ۱۷۹٫/
و ای صاحبان اندیشه! برای شما در مساله قصاص، زندگی است.
امام سجاد علیه السلام چگونگی نقش قصاص در زندگی را، چنین بیان می کند: این بدان جهت است که هر کس قصد کشتن فردی را نماید ولی بداند که مورد قصاص واقع می شود از این جنایت صرف نظر می کند و همین مساله، موجب بقای زندگی فردی می گردد که قصد کشتنش را داشت. و نیز موجب زنده ماندن خود فردی می گردد که قصد کشتن دیگری را داشت. و همچنین سبب حیات جمعی مردم خواهد شد که به این حکم آشنا شده و از آن آگاه گردیده اند.
/پاورقی ۴- احتجاج، ص ۳۱۹٫/