آرشیو از دیدگاه شعرا
-
0
شعر شهادت امام زین العابدین (ع) – مانده داغی عظیم بر جگرت (وحید قاسمی)
مانده داغی عظیم بر جگرتعکس رأسی به نیزه در نظرت سر بازار شام و بزم شرابچه بلاهایی آمده به سرت!؟ هر شب جمعه خون دل خوردیپای ذکر مصیبت پدرت پای […] -
0
اشعار اسرای کاروان کربلا – ای که گرفته صبر من این نام و اسمت
ای که گرفته صبر من این نام و اسمتبرده تمام هوش من کرب و بلایت افتاده ای در کربلا ای جان زینبباشد فدای راه تو این جان زینب از ظلم […] -
0
شعر ویژه کاروان اسیران کربلا – سری ز نیزه زمین خورد بس که زخمی بود
سری ز نیزه زمین خورد بس که زخمی بودسری که وا شده از هم ز ضربه های عمود سری ز نیزه زمین خورد، وای خواهر اوچگونه می نگرد غلط خوردن […] -
0
اشعار اسرای کربلا – روشنگر است ناله پشت شرارها
روشنگر است ناله پشت شرارهاچون آفتاب در همه روزگارها روشن تراست ازهمه ی روزها شبششب دیدنی ست جلوه شب زنده دارها خاک رهش بلند که شد”تربت” ش کنیدفرقی نمی کنند […] -
0
شعر کاروان اسیران – ببین که حق روضه ات دگر شده ادا حسین
دلم نمی دهد رضا تو را کنم رها حسینبرای دین مصطفی تو هم شدی فدا حسین به روی نیلی من و به پای زخمی ام نگردمی نظر نما به من […] -
0
شعر شهادت امام زین العابدین (ع) – اگر نبود که تو مانده ای از آن گُل ها (حسن واشقانی فراهانی)
اگر نبود که تو مانده ای از آن گُل هااگر نبود که دارند ریشه سنبُل ها تمام هستی عشق از کف بشر می رفتبه زیر سلسله ها، تازیانه ها، غُل […] -
0
شعر کاروان اسیران – من از دیارِ حبیبم ، غلام زاده یتان
من از دیارِ حبیبم ، غلام زاده یتانشکستم از غمِ هجرانِ لحظه لحظه یتان منم گدایِ همیشه ، منم غلامِ شمامنم غلامِ شما ، شب نشینِ خیمه یتان منم مقیمِ […] -
0
شعر بحر طویل ، کاروان اسرا و شام – شهر شام و ملاء عام و کف و خنده و (غلامرضا سازگار)
شهر شام و ملاء عام و کف و خنده و دشنام و گروهی به لب بام و به رخ ننگ و به کف سنگ و به تن جامۀ گلرنگ گرفتند، […] -
0
شعر ولادت امام سجاد (ع) – ای لیل قدر تشنۀ راز و نیاز تو
-
0
شعر ویژه کاروان اسیران کربلا – خداحافظ ای برادر زینب
خداحافظ ای برادر زینببه خون غلطان در برابر زینب خداحافظ ای جوانی زینبسلام ای قد کمانی زینب بیاد لبت دیگر آب و ننوشمبرادر جان بی تو خانه به دوشم سرت […]