آرشیو مولودی، مدایح و مراثی
- 
	
		
		0
	
		شعر ویژه کاروان اسیران کربلا – عاشق شدم و محرم این کار ندارم
عاشق شدم و محرم این کار ندارم فریاد که غم دارم و غمخوار ندارم آن عیش که یاری دهدم صبر نباشدوان بخت که پرسش کندم یار ندارم دل پر ز […] - 
	
		
		0
	
		شعر میلاد امام سجاد (ع) – باز یاران عید دیدار جمال یار شد “غلامرضا سازگار”
باز یاران عید دیدار جمال یار شدباز فصل رؤیت مهر رخ دلدار شد باز مُلک کبریا شد غرق در دریای نورباز میلاد حسین بن علی تکرار شد جان به کف […] - 
	
		
		0
	
		مولودی – امام سجاد (ع) – ولادت آقام علی بن الحسین
مولودی مناسبت: ولادت حضرت سجاد علیه السلام مداح : سعید حدادیان عنوان: ولادت آقام علی بن الحسین تمومی آسمونا پر همه ز شین و شین که اومده ولادت آقام علی بن […] - 
	
		
		0
	
		مولودی – امام سجاد (ع) – به لبم رسیده جانم
مولودی مناسبت: ولادت حضرت سجاد علیه السلام مداح : محمود کریمی عنوان: به لبم رسیده جانم تو بیا که زنده بمانم پس از آنکه من نمانم به چه کار خواهی […] - 
	
		
		0
	
		شعر ویژه کاروان اسیران کربلا – من ماندم و تمام خطرهای روبرو
من ماندم و تمام خطرهای روبروراهی که مانده است و سفر های روبرو در پای آفتاب بدن های پشت سردر دست باد شانه ی سرهای روبرو شاید هنوز بود پسرهای […] - 
	
		
		0
	
		مداحی – امام سجاد (ع) – با هر نفس میخونم حسین غریب مادر
مداحی مناسبت: شهادت امام سجاد علیه السلام مداح: محمود کریمی عنوان: با هر نفس میخونم حسین غریب مادر با این دل پر خونم چشم انتظار میمونم با هر نفس میخونم […] - 
	
		
		0
	
		شعر بسیار زیبا در باره ی کوفه و شام – غصه ات دروازه ی ساعات بود
غصه ات دروازه ی ساعات بودقلب شهر شام در آفات بود رأس اربابت به روی نیزه بوددختری محو جمالش مات بود روز عاشورا حسین دلواپسلحظه های پر غم فردات بود […] - 
	
		
		0
	
		مولودی – امام سجاد (ع) – آسمان داشت میل عطر زمین
مولودی مناسبت: ولادت امام سجاد علیه السلام مداح : محمود کریمی عنوان: آسمان داشت میل عطر زمین دلبری که خرید دلها را تا نگاهش کشید دریا را آسمان داشت میل عطر […] - 
	
		
		0
	
		شعر شهادت امام سجاد (ع) – غمگین تر از پاییزم و ابر بهارم (محمد حسین رحیمیان)
غمگین تر از پاییزم و ابر بهارماز من گرفته کربلا دار و ندارم ماندم تک و تنها در این شهر مدینهرفته ست دیگر دلخوشی از روزگارم قلب زمین و آسمان […] - 
	
		
		0
	
		شعر کاروان اسیران – تن مجروح تو را دیدم و لاغر کردم
تن مجروح تو را دیدم و لاغر کردمدیده را در طلب دیدن تو تر کردم در همین کرب و بلا از سر شوق ای جانممرغ دل تا سر بام نگهت […]